نگرش سیستمی

نگرش سیستمی یک نگرش کل گرااست که همه اجزاء راباهم می بینیم.شایدشماباداستان مولانا درمثنوی درارتباط با شناخت فیل درتاریکی توسط گروهی که برای اولین باربااین حیوان مواجه شدندآشنا باشید.

عده ای بادست زدن به پای فیل آن را ستونی وگروه دیگر بر پشت فیل سواربودندآن راتخت روانی وگروه سوم که آن را بادبزنی بزرگ معرفی کردندبه گوشهای فیل دست یافته بودند، آری این اشکال اساسی این گروه دراستفاده از رویکردجزء گرایانه بود.

متاسفانه ازسنین کودکی به ماآموخته اندکه برای رسیدن به پاسخ؛مسائل رابایدخردکنیم،این عمل ممکن است موجب شود مابامسائل پیچیده آسانتربرخوردکنیم امادرواقع ماتوالی اعمال خودنخواهیم بود.

درذهن خوداجزاء خردشده آن رادرکنارهم می گذاریم وسعی می کنیم که بدانهاسامان ببخشیم.این درست نیست مثل اینکه بخواهیم ازکنارهم قراردادن تکه های یک آئینه شکسته تصویری کامل بدست آوریم.

در تفکر کل گرایانه هر پدیده به منزله یک ماهیت زنده ی دارای نظم،خودتنظیم وهدفمندکه بامحیط رابطه دارددرنظرگرفته می شودوبه جای توجه به اجزای پدیده ها، برتمامیت آنهاتاکیدمی شود.

عدم پیشرفت ارزشهای اخلاقی وبنیانهای ارزشی ودرنتیجه گرفتاری های بشردرمسائل عدم توجه به تفکرسیستمی است.